به نظر بر آنچه که درباره احکام پوشش و زینت و عفاف در فقه مطرح می شود، نگاه پررنگ اخلاقی حاکم است، چرا که جلب توجه آن هم جلب توجهی که همراه با مفسده باشد از مواردی است که توجه به دیگران و به نوعی اخلاق اجتماعی )توجه به تنظیم جامعه) را تداعی کرده و به عنوان اولین منشائی است که به ذهن خطور می کند. از دیگر سو جلب توجه در مناسبات اجتماعی به هر حال امری لابد و غیر قابل فرار است و فردی که در صحنه اجتماعی حضور می یابد به ویژه اگر در محیطی حاضر شود که اقلیت به شمار آید طبیعتاً نگاهها را به خود جلب می کند، پس چه بهتر که این نگاهها را مدیریت کرده و به جای مفسدهانگیزی که از نظر اخلاق و فقه ناصحیح است، طربانگیزی کند؛ یعنی به نوعی نیکی و نیک یادی را در ذهن مخاطبان خویش زنده نماید و احترام متقابلی که برخاسته از ارزشهاست را به دنبال بیاورد نه آن احترامی که تنها به دلیل دستیابی به منافع نفسانی به فرد گسیل می شود. در فقه و در مباحث لباس شهرت، هم جنبههای فردی لحاظ شده است (توجه به اخلاق فردی) و هم جنبههای اجتماعی (توجه به اخلاق اجتماعی)؛ زیرا لباس شهرت هم ایجاد تفاخر و تکبر در فرد را رقم میزند و هم آن احترام کاذب را (اگر احترامی اتفاق بیفتد) به دنبال دارد و این موارد یعنی تفاخر و تکبر و احترام کاذب مفسدههایی آشکار به شمار میآیند. شهوتانگیز بودن هم در احکام پوشش با این نگاه تحلیل می شود. طبق فتوای صریح علما رنگ خاصی برای پوشش مطرح نیست و زینت بخشی در پوشش هم به دلایل مختلف نظیر توجه فطری آدمیان به زیبایی و بر اساس إن الله جمیل و یحب الجمال» بدون اشکال است مگر منجر به مفسده شود.
جایگاه اخلاق در درد و دلهای خصوصی
توجه ,هم ,اجتماعی ,پوشش ,جلب ,اخلاق ,توجه به ,احکام پوشش ,به نوعی ,اخلاق اجتماعی ,و به
درباره این سایت